بازاریابی چابک چیست؟
بازاریابی چابک راهی است که به تقسیم کارها و وظایف متفاوت بین گروهها و انجام سریع آنها تاکید دارد. بازاریابی چابک به عنوان یک مزیت رقابتی باعث میشود شما در بازار رقابتی امروزه دوام بیاورید. مدیران بازاریابی برای موفقیت تیم خود باید مهارت عملکرد و تغییر سریع را یاد بگیرند و به تیم خود آموزش بدهند که چگونه با تغییر شرایط به سرعت سازگار شوند. یک تیم فروش و بازاریابی چابک و فرز، پربازده، داده گرا و منعطفتر خواهد بود.بازاریابی چابک «agile marketing» یک شیوه مدیریتی است، که برای صرفه جویی در زمان و افزایش سرعت انجام پروژه های بزرگ طراحی شده است.
این ابزار مدیریتی شرایطی را فراهم می آورد، که پروژه های بزرگ را به چند بخش کوچکتر به صورت شفاف، تقسیم می کند و برای تسریع روند کار، بر روی هر بخش مشخص، یک تیم مشغول کار می شوند. این روش نه تنها از هدر رفت زمان جلوگیری می کند، بلکه می تواند از جنبه های بسیاری مفید باشد.برنامه نویسان و توسعه دهندگان نرم افزار به خوبی با این روش مدیریتی آشنا هستند. در واقع این شیوه نخستین بار توسط برنامه نویس ها به کار گرفته شد، اما بعد ها بازاریابان با اعمال تغییراتی توانستند از آنها بهره ببرند.
بازاریابی چابک در واقع کپی برداری از روش مدیریت چابک است، که مخصوص برنامه نویس ها می باشد.
بازاریابان با استفاده از امکانات متد چابک توانسته اند، استراتژی بازاریابی چابک را برای مدیریت کسب و کارها توسعه دهند. به این ترتیب بخش های زیادی از شیوه بازاریابی چابک و مدیریت چابک مشابه هم هستند.هنوز هم بسیاری از برنامه نویس ها معتقدند، روش چابک برای مدیریت پروژه های نرم افزاری است و نباید در پروژه های غیر مرتبط مورد استفاده قرار گیرد، اما کارشناسان بازاریابی می گویند، از هر روشی می توان بهره برد، تا پروژه ها را به درستی مدیریت کرد. علم بازاریابی بسیار انعطاف پذیر است و می تواند از هر شرایط و قواعدی استفاده لازم را ببرد.برای درک بهتر موضوع لازم است، عناصر متعددی را توضیح دهیم، تا به راحتی بتوانیم تمام جنبه های بازاریابی چابک را دریابیم. این توضیحات شامل تعریف مدیریت چابک و ابزار وابسته به آن هستند، که در ادامه خواهید خواند.
اهمیت بازاریابی چابک چیست؟
امروزه، تمامی سازمان های چابک به منظور دستیابی به موفقیت باید برای دیجیتالی شدن اقدام کرده و تغییرات بنیادی و گسترده ای را ایجاد کنند. برای این منظور مهم است که از فرآیندهای برنامه ریزی پر زحمت و زنجیره فعالیتهای سفت و سخت دور شوند. یکی از اقدامات موثر در این جهت، استفاده از روش بازاریابی چابک است. روشهای بازاریابی چابک، مسئولیت دنیای سنتی کار را بر عهده گرفته و موجب کارآمدی هر چه بیشتر آنها میشود. هر چند که مدتهاست مدلهای فرایند چابک مانند Scrum و Kanban در مدیریت پروژه و محصول (به ویژه در زمینه فناوری اطلاعات و توسعه نرم افزار) در سراسر کشور تاسیس شده اند اما همچنان برخی از مناطق تحت پوشش آن قرار نگرفته اند (منبع).
علاوه بر آنکه روش بازاریابی و فروش چابک لازمه یک فروش موفق است، به منظور همگام شدن با تصمیمگیری مصرف کنندگان نیز ضروری است. زیرا مشتریان به خوبی عادت دارند، گزینههای محصولات پیشنهادی را پیدا کرده و در کسری از ثانیه با یک کلیک آنها را خریداری کنند. رویکردهای فروش سنتی که شامل بررسی دقیق نیازها و مراحل متعدد هستند، با این نوع فرآیند تصمیمگیری در خرید متناسب نیستند. مشتریان عمدتا به محصولات سریع و مناسب نیاز دارند. این امر به معنای مشاوره هدفمند با در نظر گرفتن کامل انواع نیازهای مشتری و برآورده کردن سریع آن توسط تیمهای بازاریابی است. اقدامات لازم باید قبل از اینکه مشتری به جای دیگری مراجعه کند در تیم بازاریابی صورت گیرد تا بخش فروش هم بتواند به درآمد برسد.
همان طور که میدانید بسیاری از مسیرها به بازاریابی چابک ختم میشوند. البته نمیتوان با قاطعیت بهترین روش را برای کمک به تیمهای فروش مشخص کرد. زیرا به عنوان مثال ممکن است فروش در روزهای ابتدایی فرآیند اسکرام Scrum، به سرعت در حال تبدیل شدن به یک روش شناخته شده دیگر باشد. با این حال، Kanban به عنوان یک ابزار مدیریت تعاملی و چابک توانایی فروش را به طور قابل توجهی افزایش میدهد. هر چند چنین مدلهایی متناسب با بخش IT و توسعه نرم افزار طراحی شدهاند اما موضوع فروش را درگیر کار بر روی یک محصول نکرده اند. بنابراین، به منظور تطبیق آن با حوزه فروش باید این مفهوم را تا حدودی انتقال داد. به عنوان مثال، با استفاده از عناصری مانند (اسپرینت) sprints و یا (اسکرام) Scrum میتوان نتایج جزئی را که باید در یک بازه زمانی کوتاه مدت بدست آورد، به راحتی به فروش تبدیل کرد (منبع).
مدیریت چابک چیست؟
در ماه فوریه سال 2001، تعدادی برنامهنویس که دغدغه مشترکی داشتند، دور هم جمع شدند تا راهکاری برای بهینه کردن کارشان پیدا کنند. دغدغه مشترک این افراد، کمبود زمان و بازده پایین کارشان بود و هر چقدر که سعی میکردند، بازهم نمیتوانستند پروژههایشان را در زمان مقرر با بازده مطلوب تمام کنند. بعد از کلی بحث و گفت و گو، بالاخره به نتیجه رسیدند و روش جدیدی برای مدیریت فرایند برنامهنویسی پیشنهاد دادند که امروزه با اسم “مدیریت چابک” شناخته میشود. حالا تعریف مدیریت چابک چیست؟
از نظر این برنامهنویسان، مدیریت چابک نوعی از مدیریت است که شما به جای انجام یک پروژه بزرگ و سنگین از ابتدا تا انتها، آن را به بخشهای کوچکتری تجزیه و بین اعضا تقسیم میکنید تا هم سرعت کارتان بیشتر بشود و هم بازده بهتری داشته باشید. برای مثال، برنامهنویسان کمپانیهای بزرگی مانند تویوتا، هوندا و فوجی با استفاده از این روش مدیریت، بازده خودشان را در طولانی مدت چندین برابر افزایش دادند.
بازاریابی چابک چه مزایایی برای کسب و کار شما دارد؟
اگر قرار است یک سیستم را کنار گذاشته و سیستم دیگری را جایگزین آن بکنید، حتما باید سودی برایتان داشته باشد، وگرنه کار عقلانیای نیست! در این قسمت مزایای روش بازاریابی چابک را بصورت مختصر و مفید برایتان آوردهام:
- اول از همه، این روش بازاریابی به ما کمک میکند تا تمرکز بیشتری روی مشتریان خود داشته باشیم و بتوانیم ارزشهای بیشتر و ماندگارتری برای آنها ایجاد کنیم.
- به علاوه، میدانید که دنیای مدرن دارد مثل برق و باد تغییر میکند و اگر نتوانیم خودمان را با سرعت آن وفق دهیم، قطعا شکست میخوریم. ولی نیازی به نگرانی نیست چون یکی دیگر از مزایای بازاریابی چابک دقیقا این است که کمک میکند تا بتوانیم خودمان را به پای دنیای بازاریابی برسانیم.
برای اینکه به واقعیت و جدیت مساله پی ببرید، چند نمونه از این تغییرات را برایتان عرض میکنم: در عرض یک سال، بیش از هشتاد به روزرسانی روی الگوریتمهای گوگل انجام شدهاست و مواردی مانند الگوریتم پاندا و الگوریتم پنگوئن تا حد زیادی دچار تغییر شدهاند که مستقیما روی نتایج جست و جوی گوگل تاثیر میگذارند (امیدوارم به بحث سئو علاقهمند باشید!) و هزاران مورد دیگر مثل اینها که کار را برای بازاریابان سخت کرده است. خب حالا که ما نمیتوانیم سرعت گوگل را کم کنیم! پس تنها چاره این است که سرعت خودمان را افزایش بدهیم و با این تغییرات کنار بیاییم.
بازاریابی چابک چه تغییراتی در کسب و کار شما ایجاد میکند؟
حالا که به اندازه کافی در مورد اینکه بازاریابی چابک چیست و چه مزایایی میتواند برای کسب و کارتان داشته باشد حرف زدیم، نوبت آن رسیده که بدانیم استفاده از این روش بازاریابی چه تغییرات شگفتانگیزی در کسب و کار شما ایجاد کند.بازاریابی چابک به تیم شما کمک میکند که بر روی پروژههای باارزش تمرکز کنند، بصورت جمعی انجامش دهند، تاثیرش را بسنجند و با استفاده از نتایج آن، به پیشرفت ادامه دهند.ممکن است بپرسید که “بازاریابی چابک دقیقا چه کاری میکند؟” سوال بجایی است. در کل، روش بازاریابی چابک به دو مانع اصلی کسب و کار میپردازد و آن ها را از میان برمیدارد:
- نحوه سازماندهی اطلاعات به صورت سلسله مراتب
- نحوه پیشبرد کار بصورت آبشاری
در این قسمت، به بررسی هر کدام از این موانع پرداخته و نشان دادهایم که چطور مانع پیشرفت شما میشوند. سپس راهکار روش مدیریت چابک و بازاریابی چابک برای حل این مشکلات را آوردهایم تا راه را تا حد ممکن برای شما روشن کنیم.
پیشبرد کار بصورت آبشاری (خداحافظ مدل آبشاری، سلام به مدل چابک!)
مورد دوم این است که ما روند کار خود را بر اساس مدل آبشاری پیش میبریم که هم سرعت ما را کم میکند و هم دیگر جوابگوی سرعت دنیای کسب و کار نیست.پیش از مطرح شدن مدل چابک، تمام پروژهها و فعالیتهای تیمهای طراحی به صورت آبشاری انجام میشدند.همانطور که در عکس میبینید، نحوه انجام کار در مدل آبشاری بصورت مرحلهای است. یعنی در مرحله اول بخشی از کار را انجام میدهیم تا به مرحله دوم برسیم، سپس مرحله سوم و الی آخر (در این میان بگویم که تا مرحله اول تمام نشود، امکان شروع مرحله دوم وجود ندارد).
اما اگر فرضا در مرحله دو یا سه تغییری در بازار کسب و کار ایجاد شود (تغییراتی مثل به روزرسانی الگوریتمهای گوگل یا پنگوئن) ما توانایی پاسخگویی به این تغییر را نخواهیم داشت چراکه بیش از چندین ماه از شروع مرحله اول گذشته است! ممکن است بگویید “خوب مشکلی ندارد! ماهم کارمان را تغییر میدهیم!”پیشبرد کار بر اساس مدل آبشاری، دید شما نسبت به آینده را کور میکند!اما مسئله این است که وضعیت کسب و کارهای اینترنتی، شبکههای اجتماعی، و سئو نه ماهیانه، بلکه هر ساعت و حتی هر دقیقه در حال تغییر هستند! دلیل اینکه ساختار آبشاری دیگر به درد بازار امروز نمیخورد این است که اگر شما بخواهید تغییری در آن ایجاد کنید باید کار را از صفر شروع کنید!
بحثهای اولیه برای بازاریابی چابک
قبل از پایان کار گروه Sprint Zero، افراد مختلفی وجود داشتند که نسخهها و چشماندازهای خود را درباره مانیفست بازاریابی چابک ارائه میدادند. زمینه بحث در طی سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ پر جنب و جوش و مهم بود، اما همچنین باعث ایجاد طیف بسیار گستردهای از بیانیهها شد. کدام یک “درست” بود؟ آنهایی که متناقض به نظر میرسیدند چطور؟
مدیریت یک مانیفست
توسعه نرمافزار چابک، مانیفست چابک را در اوایل قرن ۲۱ تولید کرد و قطعا یک کاتالیزور برای تحکیم آن جنبش بود. به همین ترتیب، مانیفست بازاریابی چابک ۲۰۱۲ کارهای زیادی انجام داده است تا همه را با یک ایده اصلی مبنی بر معنای واقعی چابکی در بازاریابی محاصره کند.با اختصاص وقت برای دستیابی به اتفاق نظر گروهی درباره اینکه چه مقادیری باید جنبش چابکی بازاریابی را آگاه سازد، اعضای Sprint Zero ما را به مرحله بعدی انقلاب چابک سوق دادند.
سالهای بازاریابی چابک پس از مانیفست
با این وجود، بسیاری از افراد میپرسند که چرا بازاریابی چابک به شدت مورد توجه قرار نگرفته است. اگر این ایده بسیار خوبی است و باید ادامه پیدا کند، پس چرا همه این کار را نمیکنند؟ پاسخها درخود ” بازاریابی” به عنوان یک حرفه نهفته است.موقعیت تاریخی آن در درون سازمانها بسیاری از تیمهای بازاریابی را به حاشیه رانده و ساکت کرده و آنها را مجبور کرده است تا در سالهای اخیر به گفتگوهای ساده بازگردند. سخت است که همزمان با یادگیری یک زبان جدید چابک، برای یک صدا جدید مبارزه کنید.
در طرف مقابل ماهیت بازاریابان به عنوان یک فرد حرفهای نیز مهم است. تعداد بازاریابانی را که در دوران ظهور بازاریابی دیجیتال در اوج شغل خود بودند، در نظر بگیرید و درک این مسئله آسان است که چگونه همگام بودن با سرعت سرسام آور تغییر، سایر اشکال تحول حرفهای را تحتالشعاع قرار داده است.
نحوه اجرا بازاریابی چابک
درست است که نمودارهای Epics ، User Stories ، Sprints ، Scrum ، Chickens ،pigs و Burndown در بازاریابی چابک، زبان خاص خود را دارند، اما به هر حال باید بدانیم که بازاریابی چابک چگونه کار میکند. هر بخش بازاریابی، قالب دقیق چابک را پیدا میکند که باید بهترین کار را انجام دهد. اما در نهایت، هز یک جزء از بازاریابی چابک این چهار ویژگی را در خود دارد:
اسپرینت (Sprint):
اسپرینت مدت زمانی است که به تیم خود فرصت میدهید تا پروژههای فعلی خود را انجام دهد. به طور معمول هر اسپرینت دو تا شش هفته طول خواهد کشید. برخی از برنامههای بزرگتر در یک اسپرینت قرار نمیگیرند، بنابراین شما باید آنها را به قطعات کوچک تقسیم کنید تا بتوانید با اسپرینت عملکرد موفقیتآمیزی را داشته باشید.
جلسات ایستاده (Stand up meetings)
هر روز تیم شما باید دور هم جمع شود و یک بررسی مختصر انجام دهد. این زمان حداکثر باید ۱۵ دقیقه باشد. هر یک از اعضای تیم کارهایی را که روز قبل انجام دادهاند، کاری را که امروز قصد انجام آن را دارند و هر مانعی که با آنها روبرو شده را مرور میکند. باید بلافاصله به موانع رسیدگی شود.
هیئت مدیره برای پیگیری پیشرفت پروژه
چه تخته سفید با یادداشتهای چسبنده، چه یک صفحه زیبا و ساده کانبان (Kanban)، یا یک نرمافزار تخصصی بزرگ، شما به یک روش متمرکز برای ردیابی اسپرینت کار خود نیاز دارید که همه به آن دسترسی دارند.
بازاریابی چابک از چه زمانی آغاز گردید؟
واقعیت این است که نقطه آغاز این روش مارکتینگ یا بازاریابی به اقداماتی که برنامه نویس ها انجام داده اند باز می گردد. در گذشته برنامه نویس ها این شیوه از مدیریت پروژه را بکار بستند اما در ادامه مسیر کسانی که در حوزه بازاریابی یا مارکتینگ کار می کردند توانستند با ایجاد تغییرات جزئی از این تکنیک مدیریتی در بخش بازاریابی سود جوبند.
بازاریابی چابک در بسیاری از بخش های خود شبیه تکنیک های مدیریت چابک است. اما این روز ها برخی از برنامه نویسان بر این باورند که تکنیک مدیریتی چابک باید در پروژه هایی که نرم افزاری هستند بکار بسته شود. در مقابل فعالان در حوزه مارکتینگ می گویند که خیر هر نوع تکنیک و روشی که بتواند به بهبود وضعیت مدیریت پروژه ها کمک کند می توان آن ها را بکار بست.
مشتری محور بودن تکنیک بازاریابی چابک:
شاید این سوال مطرح شود که مگر در سایر تکنیک ها و راهکار های بازاریابی مشتری ها محور کار کارفرمایان و صاحبان سرمایه قرار نمی گیرند؟ بله به نوعی در تمامی بازاریابی ها مهم ترین افرادی که به نوعی هدف قرار می گیرند مشتریان هستند. اما در تکنیک بازاریابی چابک شما باید به نحوی سرعت و روند کارتان را بالا ببرید تا نتیجه بخشی آن سریع تر باشد. بنابراین مشتری محور بودن در این تکنیک به صورت کاملاً اختصاصی مورد توجه قرار می گیرند و روند فعالیت ها انجام می شود.
فعالیت تیم های حرفه ای به صورت همکارانه و در کنار هم ( میان کارکردی ):
در این تکنیک تمامی افرادی که برای روند بازاریابی فعالیت می کنند در کنار هم هستند. یعنی بدین معنا نیست که هر تیم و گروهی به صورت اختصاصی و جداگانه از سایر تیم ها و افراد به فعالیت های تخصصی خود مشغول باشد. به این شکل از کارکردن میان کارکردی گفته می شود. پس همه تیم می توانند با همفکری بخشی از روند کار را پیش ببرند تا در نهایت به نتیجه ای مثبت دست پیدا کنند.
بازاریابی چابک چه مزایایی دارد؟
از مزایای مهم که می توان برای بازاریابی چابک گفت موارد زیر هستند:
1. افزایش بهره وری از زمان و کاهش مدت زمان انجام پروژه های مختلف علی الخصوص آن هایی که بزرگ هستند و مدت زمان زیادی نیاز است که صرف آن ها شود.
2. صرفه جویی در منابع مالی و به صرفه ساختن وضعیت کسب و کار ها: زمانی که شما می خواهید یک پروژه را به مدت طولانی مدیریت کنید تا به سرانجام برسد طبیعی است که در مسیر پاسخ دهی پروژه و نتیجه بخشی آن شاهد هستیم که بخشی از هزینه های مربوط به پروژه افزایش خواهد یافت. به همین دلیل در صورتی که مدت زمان انجام پروژه کاهش پیدا کند تا حد زیادی شاهد کاهش هزینه های مربوط به امور مختلف در پروژه خواهیم بود.
3. کاهش مدت زمان و کاهش هزینه های مربوط به یک پروژه در نهایت منجر به افزایش سود دهی در بخش آخر می شود. زیرا که روند بازدهی پروژه در کوتاه ترین زمان انجام خواهد شد و در کوتاه ترین زمان به سودی که به دنبال آن هستید دست خواهید یافت.
4. کاهش احتمال بروز تغییراتی ناگهانی و غیر طبیعی در مسیر بازدهی پروژه ها: برای مثال تصور کنید که یک پروژه را آغاز کنید و مدت زمانی طول بکشد که به اتمام برسد. در این مسیر هزاران اتفاق ممکن است که بیفتد که مسیر بازاریابی یا مارکتینگ شما را با چالش مواجه سازد. بنابراین در این موارد شما مجبور هستید که پروژه ها را با استراتژی های جدید پیش ببرید تا حداقل دچار ضرر نشوید. از این رو توصیه می شود در صورتی که یک پروژه را آغاز می کنید برای این که اینگونه چالش ها شما را با مشکل روبرو نسازد که حتما از تکنیک بازاریابی چابک استفاده کنید تا روند بازدهی بدون مشکل انجام شود.
5. از سوی دیگر زمانی که بر حسب هر گونه اتفاقی تغییراتی جدی در مسیر پروژه شما رخ دهد شما می توانید با انواع تکنیک هایی که در بازاریابی چابک وجود دارد پروژه خود را نجات دهید.
6. ایجاد ارتباط بین تمامی افرادی که در یک تیم فعالیت می کنند: در واقع در مارکتینگ به سبک سنتی صرفاً افراد با مدیرشان مرتبط بودند و روند کار را با وی در میان می گذاشتند. اما اتفاقی که در بازاریابی چابک رخ می دهد این است که همه افراد فعال در مارکتینگ با یکدیگر کار می کنند، مرتبط می شوند و همچنین تجربیاتشان را با یکدیگر به اشتراک می گذارند.
در نتیجه شاهد هستیم که ایده ها، نظرات و نیز تجربیات بین آن ها منتقل شده و در آخر منجر به بروز نتایج مثبتی خواهد شد. همواره نتیجه کار های گروهی مثبت تر از کارهایی بوده است که افراد به صورت انفرادی و بر حسب نظریات خودشان کار کرده اند بوده است. به همین دلیل است که در سال های اخیر شاهد گسترش فعالیت هایی هستیم که به صورت تیم ورک یا کار گروهی انجام می شوند.
نحوه اجرای بازاریابی چابک چگونه است؟
در بازاریابی به روش چابک، قبل از هر چیز، تیم بازاریابی باید با استفاده از روشهایی که در ادامه میآید، درک درستی از محصولی که قرار است طراحی و تولید شود، به دست آورد.
- داستان مشتری «User stories»
داستان مشتری، به طور خلاصه و شفاف، ذهنیت مشتری، نظرات و انتظارات او را از یک محصول با کیفیت و عالی بیان میکند. برای آگاهی از نظرات کاربران یا مشتریان باید برای آن یک داستان بسازید. یوزر استوری چندان طولانی نیست و میتواند تنها یک جمله باشد.
در نهایت با اولویت بندی یوزر استوریها و انجام کارهای لازم، میتوانید به هدف نهایی برسید.
- صاحب محصول «Product Owner»
صاحب محصول همان سرمایه گذار و صاحب ایده اصلی پروژه است. یوزر استوری و هر ایده دیگر، در نهایت باید توسط صاحب محصول تایید شود تا تیم بتواند کار خود را شروع کند.
- بک لاگ محصول «Product Backlog»
بک لاگ محصول همان نقشه راهنمای کار است. به بیان دیگر، Product Backlog یک لیست است که همه چیزهایی که انتظار داریم محصول نهایی داشته باشد، در آن قرار دارد. بک لاگ میتواند با کمک یوزر استوری و سایر موارد مورد توافق میان صاحب محصول و تیم توسعه، تهیه شود.
- اسکرام مستر «Scrum Master»
در مدیریت چابک، کار اصلی را چارچوب اسکرام بر عهده دارد. Scrum با تبدیل پروژههای بزرگ به بخشهای کوچکتر، چرخهای از اجزای به هم پیوسته ایجاد میکند تا در نهایت یک پروژه جامع و کامل تعریف شود. به رهبر تیم اسکرام، «اسکرام مستر» گفته میشود. این نکته را هم به یاد داشته باشید که روش اسکرام، امکان مدیریت و پیشبرد هر بخش را به صورت جداگانه فراهم میکند.
- اسپرینت « Sprint»
به زمانی که برای اجرای هر مرحله از پروژه انجام میشود، یک اسپرینت میگویند. همان طور که گفتیم، هدف بازاریابی چابک، مدیریت زمان است. بنابراین هر بخش از کار باید در زمان مشخصی انجام شود. البته زمان اختصاص یافته به هر اسپرینت، توسط اعضای تیم مشخص میشود و در این مورد قانون خاصی وجود ندارد.
- روش کانبان « Kanban method»
کانبان روشی برای به تصویر کشیدن روند کار، به وسیله تیمهای مختلف پروژه است. به این صورت که با نصب یک تخته روی دیوار و یا ساخت یک صفحه گرافیکی در کامپیوتر، بخشهای مختلف تیم اسکرام را مشخص میکنید. مهمترین هدف این روش تمرکز بر اولویتها و حذف موارد غیرضروری است.مواردی مانند: پاسخگویی سریع به تغییرات، صرفه جویی در وقت، ارائه اطلاعات مفید، شفاف سازی مسئولیتها و… از مهمترین مزایای استفاده از سیستم کانبان به شمار میرود.
نحوه اجرای بازاریابی چابک به این صورت است که:
ابتدا تیمها مشخص میشوند. هر تیم یک فهرست از انتظارات و نیازهای پروژه را آماده میکند. این فهرستها «یوزر استوری» نام دارد.سپس از روش اسکرام استفاده میشود. در واقع یک فرد یا همان اسکرام مستر این فهرستها را به اجزای قابل انجام، کوچکتر و مشخص تقسیم میکند. هر تیم مسئول اجرای یک بخش مشخص شده است.در مرحله بعد «اسپرینت» یا همان دوره زمانی مورد نیاز برای انجام وظایف مشخص شده، تعیین میشود.
برای بررسی پیشرفت هر بخش پروژه از «بک لاگ» استفاده میکنیم. مثلا بررسی این موضوع که یوزر استوریها در اسپرینتهای مشخص شده پیشرفت داشتهاند؟ موانع و مشکلات آنها چیست؟در ادامه مراحل پیشرفت هر فعالیت را به صورت مرحله به مرحله مشخص میکنیم. اینکه هر کاری در چه مرحلهای قرار دارد؟ کدام کارها در دست بررسی است؟ کدام کارها در حال انجام است؟ کدام فعالیتها انجام شده است؟پس از انجام فعالیت و گرفتن خروجی، میتوانید از بازخوردهای کابران برای بررسی و توسعه مجدد پروژه استفاده کنید.
اجازه دهید دادهها صحبت کنند!
یک جلسه دوی سرعت برای تجزیه و تحلیل اقدامات انجام شده (از گذشته تا حال) ترتیب دهید. در این جلسه میتوانید مواردی مانند زیر را بررسی کنید:
- علل رضایت مشتری یا عدم رضایت مشتریان
- علل افزایش قیمت در این ماه در مقایسه با ماه قبل
همچنین بهتر است اعضای تیم، دیدگاهها و تجربیات خود را ارائه داده تا در برنامه بازاریابی سریع بعدی مورد استفاده واقع شود.
بازاریابی چابک چه اصولی دارد؟
بیایید در این قسمت کمی جزئیتر و دقیقتر وارد مساله شویم و نگاهی به چهار اصل بازاریابی چابک بیندازیم.
1. بازاریابی چابک، مشتری محور است.
مشتریها مهم ترین عامل در بازاریابی چابک (یا هر نوع بازاریابی) هستند چراکه اصلا دلیل کسب و کار بودن ما این است که مشتری داریم. چیزی که لازم است انجام دهیم این است که باید مشتری را در مرکز کار خود قرار دهیم. چطور؟ راههای زیادی برای انجام این کار وجود دارد و هرکدام از این راه ها به نوعی شما را به هدفتان نزدیک میکند، اما شما دنبال چابکی هستید! پس باید سریعترین و موثرترین را را انتخاب کنید. راهی که بازاریابی چابک پیشنهاد میدهد و دارای ویژگیهای گفته شده است، استفاده از “داستان مشتریان” است. در بخش “چگونه بازاریابی چابک را در کسب و کار خود پیاده کنیم؟” این موضوع بصورت کامل برایتان توضیح داده شده است.
2. بازاریابی چابک دارای تیمهای میانکارکردی است.
اگر به خاطر داشته باشید، گفتیم که یکی از ایرادهای کارمان دسته بندی اطلاعات با سلسله مراتب بود. اما چاره آن را نگفتم. چارهاش تیمهای میانکارکردی است. اسمش کمی ترسناک به نظر میآید اما نیست!
معمولا سازمانها اینطور کار میکنند که برای هر بخش از کار، تیم مشخصی درست میکنند و آنها را از تیمهای دیگر جدا میکنند تا به کارشان برسند. اما در بازاریابی چابک، این روش اصلا پاسخگو نیست و لازم است که افراد با تخصصهای مختلف را کنار هم قرار بدهید تا همکاری و همفکری آنها سرعت، دقت، و کیفیت کسب و کار و بازاریابیتان را چند برابر کند. مثال “منشور برعکس” یادتان است؟ دقیقا همان را میگویم.
حالا چگونه تیم میانکارکردی را درست کنیم؟ نگران نباشید. برای آن هم راهکارهایی برایتان آوردهایم. یکی از محبوبترین و پربازدهترین روش ها “جلسات سرپایی” است. از اسمش مشخص است که جلسه کوتاهی است، اما حالا چرا سرپایی؟ چون در حالت ایستاده همه زودتر خسته میشوند و اینطور میتوانید زمان جلسه را مدیریت کنید. دقت داشته باشید که زمان جلسات سرپایی نباید بیشتر از ده الی پانزده دقیقه باشد. حالا در این جلسات سرپایی چکار کنیم؟ معمولا در این جلسههای کوتاه، سه موضوع را خیلی سریع بررسی میکنند: چکار کردیم، چکار میکنیم، و چه عواملی ممکن است مانع پیشبرد کار باشند.
3. بازاریابی چابک عملگرا است!
یکی از بزرگترین موانع در راه پیشرفت بسیاری از کسب و کار ها این است که بیش از حد روی فکر کردن و برنامهریزی تمرکز میکنند و حتی نصفی از این وقت را روی عمل (که مهمترین معیار است) صرف نمیکنند. اما بازاریابی چابک شما را به عمل دعوت میکند! یعنی شما بعد از برنامهریزی اولیه، بلافاصله دست به کار میشوید و برنامهتان را عملی میکنید. حالا اگر در نصفه راه نیاز به تغییر داشته باشید، دیگر خیالتان راحت است چون میدانید که با بازاریابی چابک، سریع خودتان را با نیازهای روز وفق خواهید داد.
4. بازاریابی چابک نیازمند تکرار است!
مثل همه کسب و کارها، کار شما هم برای موفقیت مسیر مشخصی را دنبال میکند: محصولی را تولید میکنید یا خدماتی را ارائه میدهید، به دنیای تجارت و کسب و کار واردش میکنید و منتظر نتیجه کار میمانید. حالا سوال اینجاست که کسب و کارهایی که از روش بازاریابی چابک استفاده میکنند هم همین مسیر را دنبال میکنند، اما چرا موفقیت بیشتری کسب میکنند؟
سرعت و انعطافپذیری! جواب همین است. در کسب و کارهای عادی اگر محصول یا خدمات ارائه شده شما موفق و رضایتبخش نباشد، زمان بسیار زیادی از دست دادهاید و در حقیقت از رقبای خود عقب ماندهاید. اما بازاریابی چابک برگ برندهای به شما میدهد. چه برگی؟ اینکه در کوتاهترین زمان ممکن، از اشتباه خود درس میگیرید و کار را از آنجایی که مانده است ادامه میدهید. اگر مطلب گفته شده در بخش “ساختار آبشاری” را به یاد داشته باشید راحتتر متوجه قضیه میشوید.
Add a Comment